هر چه می خواهم بگویم، عنوان اش اول همه چیز را لو میدهد. دوستت ندارم اما عشق نمی گذارد. می خواهم وطنم را ترک کنم و هیچ وقت هوای جایی به سرم نزند؛ چه کنم عشق نمی گذارد. دوست دارم از تو متنفر باشم، نخواهمت، به تو سیلی بزنم و زخمی ات کنم. عشق نمی گذارد. من برای تو جز سلام و بوسه هیچ ندارم. می خواهم چیزی نخواهم. چه کنم، عشق نمی گذارد. راه یافته من تو را از راه نداشته هایم شناختم
نوش آفرین پیر شده است
ما فرض را برعکس درنظرگرفتیم که باطل است
نمی ,عشق ,گذارد ,تو ,خواهم ,کنم ,عشق نمی ,نمی گذارد ,می خواهم ,کنم عشق ,کنم، عشق
درباره این سایت